![]() |
شنبه 16 دی 1391 |
استاد حاج یار محمد آخوند نظری
استاد نظري در سال 1299 هجري شمسي در روستاي قره بلاغ در يك خانواده اسلامي و متدين ديده به جهان گشود با راهنمايي و تربيت شبانه روزي والد گرامي خويش آنا محمد معروف به آنا باي دوران طفوليت را سپري كرده و پا به عرصه تعليم و تعلّم آن دوران نهاد.
دوره ابتدايي را در مدرسه اي در شهرستان آق قلا تحصيل كرده و مدرك ابتدايي را از همانجا اخذ نمود . با توجه به پيشرفتهاي روزافزوني كه در اين زمينه كسب كرده بود والدين وآشنايان وي را بر آن داشت كه ايشان را به دارالتربيه (مدرسه نمونه در تهران) بفرستند تا ادامه تحصيل نمايد اما با وساطت و درخواست برخي از دوستان و آشنايان از رفتن به آنجا منصرف شده و در اداره املاك شهرستان مشغول خدمت شد.
اولين استادي كه ايشان نزد وي تلمّذ نمود (ملا عبدي) نام داردكه در روستاي اوچ تپه سكونت داشت. ديري نپائيد كه ملا عبدي متوجه شد روح جستجو گر و عشق علم اندوزي وي را نمي تواند ارضاء نمايد. از اين رو خود به اتفاق ايشان به حوزه استاد( بگ مراد ايشان) رفته وهر دو مشغول تحصيل علوم ديني شدند. در اين سالها بود كه افتخار تلمذ نزد چندين استاد برجسته منطقه چون (آماش آخوند) و (قربان آخوند اراده اي) را پيدا كرد.
استاد عبدالرحمن آخوند تنگلي
نام او عبدالرحمن شهرت تنگلي فرزند آنا محمد فرزند اراز آنا فرزند امين فرزند آتاش فرزند آقالي صوفي است.
پدر وي آنا محمد از طايفه طانا آتاباي در نواحي مرزي و در كناره هاي رود اترك در روستاي تنگلي ميزيست.
آنا محمد دوران تحصيل علوم ديني را ناتمام گذاشته و در التزام ركاب خدمتگزاران دولت آن زمان درآمد. مضيقه مالي وي را ناچار به كوچ كردن به روستاي عرفان آباد كنوني(قراقچي) از توابع شهرستان علي آباد كتول نمود.
در سال 1321 هجري شمسي «عبدالرحمن» ديده به جهان گشود.
عبدالرحمن پس از 4 سال تحصيل در مدارس دولتي آن زمان قدم در مكتب خانه روستاي خويش نهاده و به تحصيل علوم اوليه و آداب رايج آن دوران پرداخت.
با لطف و عنايات پروردگار توفيق ديدار و زيارت علامه و عارف رباني استاد الحاج يارمحمد آخوند نظري دام ظله العالي را داشته و با صرف بيش از 13 سال از عمر گرانبهاي خويش نزد ايشان و با علوّ همتي كه داشت توانست به سرعت مدارج عالي علمي را طي نمايد.
وي پس از اتمام دوره تحصيلات علوم ديني با اجازت و بدرقه دعاي خير استاد گرانقدر خويش و به همت پر شور اهالي روستا در تاريخ 17/7/1349 هجري شمسي حوزه علميه را با اندك امكانات تأسيس و راه اندازي نمود.
مسکین قلیچ
انگیزهی تدوین مقالهی حاضر، معرفی عارف وارستهی قرن نوزده تركمن به مردم فرهنگ دوست ایران اسلامی است. تحقیقات و مطالعاتی كه دربارهی این شاعر انجام گرفته، دارای پیشینهای قدیمی است.
نخستین بار – دو سال پس از فوت مسكین قلیچ- خوجه لی ملا به سال 1907 میلادی اطلاعاتی را به همراه دیوان شعری از او را برای آكادمیك ساموئیلوویچ میفرستد. اطلاعات خوجهلی ملا اساس تحقیقات بعدی ساموئیلوویچ بر مسكین قلیچ را تشكیل میدهد.
به سال 1928 میلادی و.اوسپنسكی و بلیانف در كتاب «موسیقی تركمن» به معرفی اشعار مسكین قلیچ كه توسط بخشیان بصورت «آیدیم» اجرا می شده است، می پردازند.
در سال 1942 میلادی نُه شعر از مسكین قلیچ در یك مجموعهی كوچك به چاپ رسید این مجموعه با مقدمه و اندك محتویات خود خوانندگان بیشماری را با زندگی و افكار مسكین قلیچ آشنا ساخت.
قربانقلیچ قولیف به مطالعهی عمیق تری در بارهی زندگی و احوال مسكین قلیچ پرداخت و مجموعهی آن مطالعات را در مقالهای تحت عنوان «دربارهی زندگی و آفرینش ادبی مسكین قلیچ» به سال 1948 میلادی به چاپ رسانید.
مختومقلی فراغی
در نیمه دوم قرن هفده و اوایل قرن هیجدهم میلادی در زمان قادر خان (خان ایل گوگلان) شخصی به نام مختومقلی یوناچی (1654 – 1720 م) جد مختومقلی فراغی زندگی می کرد. یوناچی پیشه آهنگری و زرگری داشت. او صاحب فرزندی شد که به نام پدر متوفای یوناچی، دولت محمد مسمی گردید. وجه شهرت دولت محمد به قری ملا نیز بدین خاطر بود که پدرش یوناچی در سن پیری صاحب فرزند شده بود. یوناچی جد مختومقلی فراغی دستی در شعر و شاعری داشته است اما آثار باقی مانده او بسیار کم است.
دولت محمد یکی از علمای بزرگ و مورد احترام و طرف مشورت ایلات زمانه خود محسوب می شد و با تخلص آزادی آثار پر ارجی را به وجود آورده است. دولت محمد آزادی در 1700 میلادی متولد و در 60 سالگی وفات یافت و مختومقلی فراغی در مرثیه پدر به نام «آتامینگ» به سن فوت پدر اشاره می کند. آزادی همسری به نام ارازگل داشته و صاحب 6 فرزند بود و مختومقلی فراغی فرزند سومین ایشان بود.
تولد وی در در سال 1733 م و وفاتش 1790م ذکر شده است، لیکن اخیرا دست نوشته ای پیدا شده است که گویا در آن مختومقلی با «ذنوبی» شاعر معروف در سال 1797 م مناظره شاعرانه داشته است. اگر بتوان با تکیه به این سند قضاوت کرد وفات وی حداقل هفت سال دیرتر یعنی سال 1797 یا بعد از آن باید باشد.
ستار سوقی
بدون تردید ستار سوقی شاعر محبوب ایل تركمن است. او را می توان یكی از مردمی ترین شاعران معاصر دانست كه عنوان خلیفه شاهیر را به همراه دارد. آوازه نام ساوچی بیشتر به دو علت است یكی به اشعار ناب و شیرینش و دیگری شخصیت والا و محترمش می باشد. این شاعر بزرگ به سال 1325 هجری شمسی در روستای صحنه از توابع شهرستان آق قلا چشم به گیتی نهاد. پدرش استا قلیچ محمد اهل شعر و ادب بود و اشعاری می خواند. مادرش هم گوزل نام داشت كه بعد از تولد فرزندش دیری نپایید كه آفتاب وجود او خاموش شد. و فرزندش را كه بعدها یگانه روزگار شد ، در یتیمی گذاشت. ستار سوقی به همین خاطر بود كه بعدها برای مادر عزیزش كه هیچ وقت او را ندیده بود ، شعر جذاب( باغیشلایان انمه ) را تقدیم كرد.او در كناره های رود گرگان بزرگ شد و درد فقر و بدبختی را چشید. شعر (قزیل گرگان) ساوچی الهام گرفته از این رود تاریخی است. از هفت سالگی تا شانزده سالگی به اشعاری كه توسط پدرش و یكی از خویشاوندانش بنام قربان قلیچ كاكا می خواند به دقت و علاقه گوش می دهد و علاوه بر آن خودش هم شروع به مطالعه اشعار شاعران كلاسیك تركمن می كند. وی در سن 16 سالگی در عنفوان جوانی سرودن شعر را آغاز می كند.با شعر به دنیای زیبایی قدم می گذارد كه روحش را با آن متعالی می بیند. شاعر روحی حساس و لطیف دارد،دردها و مشكلات جامعه او را آزار می دهد.بدبختی مردم ، ظلم و ستم را می بیند و نمی تواند خاموش بنشیند ناگزیر اشعاری مانند جرن قیز – دوقماچی قیز و مزارینگ را خلق می كند. در كنار غمها ، شادی ها و امید ها و خوشی های ایل را هم می بیند و اشعاری بنا مقتضای زمان می سراید.

این شعر در بین مردم بیشتر با نام منینگ یگیت وقتیم ، سنینگ قیز وقتینگ مشهور می باشد و از سروده های محبوب وی در بین جوانان است که در سال 1968 چاپ شد و به زبان های مختلفی ترجمه گردید . کریم قربان نفس در دانشگاه آ.م.گورکی ترکمنستان موفق به اخذ لیسانس ادبیات شد و به خاطر برخورداری از درک عمیق سیاسی دوباره به نمایندگی مجلس انتخاب گردید .
وی با کار در یکی از نشریات دولتی و قلم فرسایی در آن و نیز در اثر همکاری نزدیک با نویسندگان و مترجمان مشهور ترکمنستان همچون آنا مخداف ، مرد صوفی اف و کاکا بای مراداف در زمینه ادبی به تجارب گرانقدری دست یافت که موجب نبوغ و درخشش ادبی او شده است . از جمله فعالیت های ادبی او ترجمه است. وی علاوه بر ترجمه بیش از بیست کتاب از زبان مادری خود به دیگر زبانها ، آثار « ش، پتته اف »، « ق، کنیه »، « ج، پودار » را به زبان خود ترجمه کرد .
وی با بیشتر نویسندگان و مترجمان مشهور ترکمن چون « آنه مخداف »، « ا…بردی هایدیف »، « بردی کربابایف »، « ب، سیتاکوف » و … و با نویسندگان و گویندگان روس و اوکراین ارتباط تنگاتنگ داشت.
اراز محمد شاعری
اراز محمد شاعری از چهره های شاخص شعر و ادب ترکمن در دوره نظام شاهنشاهی است. در واقع می توان گفت که چهره ای است که در آن دوره با رباعیهای نو خود گام جدیدی در وادی شعر ترکمن صحرا برداشته است. این گام نو را می توان در تصاویر ناب و تازه، زبان نو و متناسب با زمان امروزی ترکمن و حرفهای تازه اش احساس و ادراک کرد. اراز محمد شاعری زبان شعر نوین را شناخته و برخلاف بسیاری از شعرای همعصر خود که نتوانسته اند قفس سبک و محتوی شعر کلاسیک را بشکنند، در اشعار وی شاعری با چهره ای نو و سمبل نسل جدید مشاهده می شود. هم اوست که اولین رباعیهای ترکمنی را به شعر ترکمن صحرا ارائه کرده که پس از چند دهه گام راسخ دوم آن توسط نازمحمد پقه با مجموعه شعر «سویجک بولسانگ» برداشته شده است.
رباعیهای ترکمنی اراز محمد شاعری با عنوان «ترکمن رباعیلاری» در سالهای اولیه پس از انقلاب به انتشار سپرده شده و در مدت کوتاهی جزو کتابهای کمیاب قرار گرفته است؛ اما با این وجود با گذشت سالهای متمادی هنوز چاپ دوم آن در دسترس خوانندگان قرار نگرفته که براستی جای خالی آن احساس می شود. امروز، هر چند که خوانندگان جوان آشنایی کافی ای با نام وی ندارند اما در میان اهل ادب ترکمن شاعری از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و رباعیهایش ورد زبان محافل شعری ترکمن.
اراز محمد شاعری در سال 1312 هجری در «کومیش دپه» متولد شده در سال 1352 در گنبدکاووس دار فانی را وداع گفته و بیش از چهل سال عمر نکرده است. اما رباعیهایی که وی در این عمر کوتاه خود سروده در ردیف اشعار ماندگار ادب ترکمن قرار گرفته اند.
ملانفس
ملانفس آخرین شاعر –داستانسرای دوره كلاسیك ادبیات تركمن بوده و اثر مشهور وی داستان عاشقانه ی « زهره –طاهر» است.
« زهره و طاهر » كه از شاهكارهای ادبی ملانپس به حساب می آید شهرتی همپایه «لیلی و مجنون» در ادبیات فارسی دارد.
ادبیات تركمن در قرن سیزدهم صاحب فرزندی توانا به نام ملا نفس گردید. استادملا نفس در سال 1225 هـ.ق در «سرخس» به دنیا آمد و بخش اعظم عمر خود را در «مرو» گذراند. وی پس از اتمام تحصیلات ابتدائی در مكتب خانه های محلی، به ادامه تحصیل در مدارس شهر بخارا همت گماشت. ملانپس با ادبیات زبانهای تركی ـ تركمنی و فارسی آشنایی كامل داشت. این آشنایی و نیز احاطه كامل وی برادبیات و فرهنگ عامه تركمن، در تك تك شعرهای ظریف و سرشار از احساس وی مشهود است.
از آثار برجسته ملانفس باید به داستان « زهره و طاهر » كه از شاهكارهای ادبی ملا نفس به حساب می آید اشاره كرد. «زهره و طاهر» در ادبیات تركمنی داستانی است كه شهرتی همپایه «لیلی و مجنون» در ادبیات فارسی دارد. علاوه بر «زهره و طاهر»، در غزل، مخمس نیز به مسائل اجتماعی نیزپرداخته است. وی در دوران سخت زندگی خود با شاهان و بگ ها و بی عدالتی ها مبارزه كرده است. به عنوان مثال در شعر « نرگِزگین» یعنی (مردانه زندگی كن) به انسانها می گوید كه «در برابر ظالمان و پولداران سر خود را خم نكنید»
ملانفس در حیات ادبی تركمن یكی از شخصیت های ممتاز است. در آغاز، او در یكی از دهات ناحیه مرو معلم مدرسه بود و بعدها بازرس مدارس شد. در داستان شاعرانه اش كه بنام «زهره و طاهر» مشهور است، به شرح حال دو دلداده جوان پرداخته و افكار محافظه كارانه والدین آنها را به باد انتقاد می گیرد.
:: برچسبها: شخصیتهای, بنام ومعرف ترکمن,
![]() نویسنده : عطا
![]() |